نقد آثار منصور هاشمی خراسانی

پایگاه نشر نقدهای مردم بر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام و بررسی آن‌ها

نقد آثار منصور هاشمی خراسانی

پایگاه نشر نقدهای مردم بر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام و بررسی آن‌ها

بسم الله الرحمن الرحیم.
ان شاء الله در این پایگاه به انتشار نقدهای مردم درباره‌ی آثار و اندیشه‌های حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی و کتاب بازگشت به اسلام و بررسی آن‌ها توسط دفتر حفظ و نشر آثار ایشان خواهیم پرداخت.

لطفا نقد شماره 2 کلیات با موضوع «اهداف و پیامدهای کتاب» در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، ثبت شده توسّط «کریم محمدزاده» در تاریخ 7 بهمن 1393 و بررسی آن را مطالعه بفرمایید.


به تازگی یادداشتی انتقادی در ایران، توسّط برخی عناصر وابسته به نظام، درباره‌ی حامیان نهضت بازگشت به اسلام و حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله منتشر شده و در آن ادّعا گردیده که یکی از اهداف این‌ها، ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران است، بلکه «نوک پیکان آنان» به سمت «حکومت اسلامی» است! ارزیابی دفتر حفظ و نشر آثار ایشان از این قبیل ادّعاها چیست؟ به علاوه، نویسنده پس از تأکید بر ضرورت حفظ وحدت در ایران، از موضعی شبیه به موضع نظام خاطرنشان ساخته است: «صدالبته وحدت از نظر ما، وحدت در عقاید و مذاهب نیست، بلکه منظور از وحدت، هم‌بستگی و یکی شدن در اهداف و مسائل مشترک و موضع‌گیری‌ها بر علیه دشمن مشترک می‌باشد». لطفاً به منظور تنویر افکار عمومی، توضیحاتی را در این باره ارائه فرمایید. با تشکّر

پاسخ به نقد شماره: 2 تاریخ پاسخ به نقد:

موضع حضرت منصور هاشمی خراسانی درباره‌ی نظام جمهوری اسلامی ایران کاملاً روشن و شفّاف است و تابعی از موضع این نظام درباره‌ی ایشان و تعامل یا تقابل آن با نهضت «بازگشت به اسلام» و زمینه‌سازی برای ظهور مهدی علیه السلام شمرده می‌شود. ایشان عالمی پرهیزکار و متعهّد به اسلام است و مطلقاً در پی ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه تنها در پی اصلاح این نظام به عنوان مقدّمه‌ای برای اصلاح جهان اسلام است؛ همچنانکه واضح است «نوک پیکان» ایشان، به سمت «حکومت اسلامی» نیست، بلکه به سمت «حکومت غیر خداوند» است؛ چراکه در بخش‌های مختلف کتاب خود، حکومت را با استناد به ادلّه‌ی قطعی عقلی و قرآنی، تنها برای خداوند شمرده و حکومت غیر خداوند را عامل ویرانی جهان و تباهی بنی آدم دانسته و همگان را به زمینه‌سازی برای تحقّق حکومت خداوند از طریق تحقّق حکومت خلیفه‌ی او در زمین دعوت فرموده و این حقیقتی است که مانند آفتاب در میانه‌ی آسمان برای هر کس که چشمی داشته باشد آشکار است و انکار آن چیزی جز لجاجت و خیره‌سری در برابر واقعیّت نیست. عجیب است که حامیان حکومت زید و عمرو، حامیان حکومت مهدی علیه السلام را به ضدّیّت با «حکومت اسلامی» متّهم می‌کنند و گناه خود را بر گردن آنان می‌اندازند! آیا حکومت زید و عمرو، حکومت اسلامی است و حکومت مهدی علیه السلام، حکومت اسلامی نیست؟! «تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَىٰ» (نجم/ 22)؛ «این بی‌گمان قسمتی ناعادلانه است»!

البته حامیان حکومت مهدی علیه السلام به تبعیّت از استاد خود، حکومت جمهوری اسلامی ایران را بر خلاف بسیاری از حکومت‌های دیگر، «قابل اصلاح» می‌دانند و معتقدند که مسؤولان عالی این حکومت می‌توانند با حمایت به موقع از دعوت اسلامی ایشان، خود را از یک بن‌بست فرهنگی هولناک نجات دهند و مشروعیّت خویش را از سقوط حتمی و کامل حفظ نمایند و افتخار میزبانی برای مهدی علیه السلام را به نام خود ثبت کنند؛ همان طور که می‌توانند با ایستادن در برابر دعوت اسلامی ایشان و استنکاف از «بازگشت به اسلام خالص و کامل»، خود را در یک بن‌بست فرهنگی وحشتناک قرار دهند و سند فقدان مشروعیّت خویش را برای ثبت در تاریخ امضا نمایند و افتخار میزبانی برای مهدی علیه السلام را به یک حکومت دیگر واگذار کنند! روشن است که انتخاب هر یک از این دو گزینه با خود آنان است و به میزان ترس آنان از خداوند و وفاداری‌شان به اسلام و اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بستگی دارد و ما صبورانه در انتظار آن نشسته‌ایم تا متناسب با آن، رابطه‌ی خود با آنان را تنظیم کنیم؛ دوستی در ازای دوستی یا دشمنی در برابر دشمنی!

امّا وحدت به معنای «هم‌بستگی و یکی شدن در اهداف و مسائل مشترک و موضع‌گیری‌ها بر علیه دشمن مشترک» و نه به معنای «وحدت در عقاید»، بلا اشکال است و برکات فراوانی برای هر دو طرف دارد، هرگاه نظام جمهوری اسلامی ایران نکوشد با بهره‌گیری از حربه‌های تبلیغاتی و قهرآمیز، معتقدان به نهضت «بازگشت به اسلام» و زمینه‌سازان ظهور مهدی علیه السلام را تحت فشار بگذارد و به «وحدت در عقاید» مجبور کند! بی‌گمان اهداف حضرت منصور هاشمی خراسانی در بسیاری از نقاط با اهداف این نظام مشترک است و در برخی نقاط که تفاوت‌هایی دارد نیز برای این نظام قابل درک و احترام است و دشمنان بزرگ ایشان با دشمنان بزرگ این نظام مشترک‌اند و این زمینه‌ی تعاونی سازنده و پایدار میان آن دو محسوب می‌شود تا مقدّمه‌ای برای اتّحاد آن‌ دو در راستای تحقّق آرمان اسلام و ایجاد حاکمیّت مهدی علیه السلام در جهان باشد، ولی روشن است که شکل‌گیری چنین تعاون و اتّحاد مبارکی به صورت یک‌جانبه ممکن نیست و نمی‌توان در حالی که نظام جمهوری اسلامی ایران به سرکوب امنیّتی و ترور تبلیغاتی یاران و طرفداران این عالم مصلح می‌پردازد و از هیچ اقدامی در جهت تحقیر و تضعیف ایشان فروگذار نمی‌کند، از ایشان توقّع «هم‌بستگی و یکی شدن در اهداف و مسائل مشترک» را داشت! بدون شک، نظام جمهوری اسلامی ایران باید پیش از دعوت ایشان به «وحدت»، به این اقدامات خصمانه و اختلاف‌انگیز پایان دهد و عقاید اسلامی ایشان که در چهارچوب قرآن و سنّت است را محترم بشمارد و برای این کار باید حوصله‌مندی و سعه‌ی صدر خود را افزایش دهد و از تکبّر و تعصّب خود قدری بکاهد؛ کاری که اگر عناصر خودسر و کم‌عقل بگذارند، از مسؤولان روشن‌ضمیر و خیرخواه آن بعید نیست.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی