نقد آثار منصور هاشمی خراسانی

پایگاه نشر نقدهای مردم بر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام و بررسی آن‌ها

نقد آثار منصور هاشمی خراسانی

پایگاه نشر نقدهای مردم بر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام و بررسی آن‌ها

بسم الله الرحمن الرحیم.
ان شاء الله در این پایگاه به انتشار نقدهای مردم درباره‌ی آثار و اندیشه‌های حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی و کتاب بازگشت به اسلام و بررسی آن‌ها توسط دفتر حفظ و نشر آثار ایشان خواهیم پرداخت.

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

منصور هاشمی خراسانی

لطفا نقد شماره 2 ضرورت و امکان بازگشت به اسلام با موضوع «ضرورت اقامه‌ی کلّ اسلام» در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، ثبت شده توسّط «مجتبی صالحی» در تاریخ 2 بهمن 1393 و بررسی آن را مطالعه بفرمایید.

متن نقد:

من کتاب «بازگشت به اسلام» را دو بار با دقّت مطالعه کردم. بار اول خیلی خوب نفهمیدم ولی بار دوم جا افتاد. انصافاً کتاب پخته‌ و متفاوتی است و من خیلی استفاده کردم خصوصاً از مباحثی که درباره‌ی شناخت و موانع اون مطرح کرده و مباحث مربوط به موانع بازگشت به اسلام و رشته‌ی من هم الهیات ادیان و عرفان هست. به نظرم حرف این‌ها که می‌گویند کتاب ضالّه است و دلیل ندارد و از این حرف‌ها چرند است، چون خودشان نمی‌توانند کتابی در این سطح بنویسند و اگر این کتاب ضالّه باشد کتاب‌های خودشان کفریات است!! منتها من راستش یک جای کتاب را نفهمیدم و اشکال دارم و فکر می‌کنم تناقض هست. در یک جا نویسنده در بحث «مشروط بودن اقامه‌ی برخی اجزاء اسلام به اقامه‌ی کلّ آن» نوشته است: «اقامه‌ی حدود اسلامی توسّط کسانی که عالم به همه‌ی احکام اسلام و قادر به اجرای همه‌ی آن‌ها نیستند، جایز نیست، بی‌آنکه عدم اقامه‌ی حدود اسلامی توسّط آنان، جایز باشد»! این چه طور ممکن است که اقامه‌ی حدود اسلامی توسّط آن‌ها هم جایز نباشد و هم واجب باشد؟!! این که تناقض می‌شود و ممکن نیست! البته شاید من اشتباه می‌کنم. لطفاً راهنمایی بفرمایید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۴۲

لطفا نقد شماره 1 معیار و موانع شناخت با موضوع «موانع شناخت؛ تقلید» در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، ثبت شده توسّط «مسافر راه دور!» در تاریخ 18 دی 1393 و بررسی آن را مطالعه بفرمایید.

متن نقد:

از آنجا که کتاب ایشان را مطالعه کرده‌ام نتیجه گرفتم با عقل خودم همان عقلی که ایشان بیان کرده اند که

اولاً هر کسی که لقب علامه بودن را به ایشان نسبت داده است هم سنخ ایشان بوده و این مثل همان نقد اجتهاد ایشان از مجتهدین است، پس تسلسل هست و علامه بودن ایشان باطل است چون خود ایشان گفتند که مجتهد بودن یکی منوط به ابراز اجتهاد یک مجتهد دیگر است که در جای خود این حرف ایشان باطل است چون شخص اجتهاد بودن خود را از حوزه علمیه گرفته مثل دکترا که از دانشگاه می‌گیری، ولی در نظرات اجتهادی خود اصلاً تقلید نمی‌کند، چون اگر تقلید کند دیگر اجتهاد او بی معنی است؛ پس اگر این حرف خود را در مورد مجتهدین قبول دارند پس علامه بودن ایشان هم باطل است چون یکی که خود مثل ایشان بوده ایشان را علامه کرده است.

دوما اگر تقلید باطل است پس رای و نظر ایشان هم باطل است چون هرکس که نظر ایشان را بپذیرد تقلید از ایشان کرده است و خود تحقیق نکرده است چون ایشان هم با یقین حرف نمی‌زند کسی که با یقین حرف می‌زند باید استقراء تام داشته باشد از همه زمان‌ها و حال آنکه ایشان در زمان گذشته نبوده‌اند و در آینده هم مجاز می‌باشند. پس یقینی ندارد جز ظن به این که یقین دارد پس ایشان هم شامل همون آیه‌ای می‌شوند که در سوره نجم آمده آیه 28 چون عقل ایشان هم معصوم نیست و ممکن است که چیزی را که بدیهی نیست بدیهی فرض کند و چیزی را که یقینی نیست یقینی فرض کند. پس حرف‌های ایشان باطل است.

من توی طول این کتابی که نوشته است را مطالعه می‌کردم جز خندیدن به مطالب ایشان چیزی ندیده‌ام. بازگشت ایشان به اسلام نیست بلکه در حقیقت بازگشت به خرافات و ... به ظن هست. اصلاً اسلام را از کجا گرفته‌اند؟ آیا در زمان پیامبر بوده اند یا نه؟ اگر بوده‌اند که عمر نوح را هم شکسته‌اند و اگر نبوده‌اند که از کجا می‌دانند اسلامی وجود داشته است و از کجا می‌دانند که امامی بوده است جز از تقلید و تقلید از راوی باطل است چون بنابر قول ایشان او نیز عصمت عقل نداشته و شاید او اشتباه گفته است و اکاذیبی از خودش بوده. از کجا معلوم این قرآن همان قرآن است؟ از کجا معلوم این اسلام همان اسلام هست؟ پس حرف همه کشک و باطل است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۰۱

بازگشت به اسلام اثر منصور هاشمی خراسانی

لطفا نقد شماره 2 کلّیات با موضوع «نویسنده‌ی کتاب» در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، ثبت شده توسّط «جواد قاسم‌زاده» در تاریخ 25 دی 1393 و بررسی آن را مطالعه بفرمایید.

متن نقد:

من این آقا را تا قبل از این نمی‌شناختم و اصلاً نامش را هم نشنیده بودم! بیوگرافی و عکسی هم از او در اینترنت ندیدم! هیچ معلوم نیست که چنین کسی اصلاً وجود داشته باشد! به فرض که وجود داشته باشد هم معلوم نیست که شیعه است یا سنّی! این چطور اسلام خالص و کاملی است که به آن دعوت می‌کند و در آن ولایت مطلقه‌ی فقیه را رد کرده و نام اهل بیت را بدون «علیه السلام» آورده؟! اگر شیعه است باید نام اهل بیت را با «علیه السلام» می‌آورد و اگر سنّی است باید نام آن‌ها را حداقل با «رضی الله عنه» می‌آورد! این بی‌احترامی به آن‌هاست!

پاسخ بخش بررسی نقدهای دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی:

برادر گرامی!

اینکه شما پیشتر حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی را نمی‌شناختید و نامشان را نشنیده بودید، دلیل بر وجود نداشتن ایشان نمی‌شود؛ چنانکه عاقلان گفته‌اند: «نیافتن دلیل بر نبودن نیست»! همچنانکه شما به طور حتم بسیاری دیگر از عالمان جهان اسلام در کشورهای مختلف را نیز نمی‌شناسید و نامشان را نیز نشنیده‌اید و با این حال، آنان وجود دارند و چه شما بدانید و چه شما ندانید، مشغول فعالیّت‌های علمی و فرهنگی خود هستند. به علاوه، روشن است که «اینترنت» لوح محفوظ خداوند نیست تا وجود بیوگرافی و عکس همه‌ی بندگان خداوند در آن ضروری باشد، 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۱۸