لطفا نقد شماره 1 موانع بازگشت به اسلام با موضوع «پیدایش مذاهب و رقابت آنها با یکدیگر» در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، ثبت شده توسّط «عبدالرزاق» در تاریخ 28 دی 1394 و بررسی آن را مطالعه بفرمایید.
بنام خداوند جان وخرد کزین برتر اندیشه برنگذرد
بعد از حمد الله تبارک و تعالی و درود
بیپایان بر سرور کاینات، فخر موجودات حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله و
سلم، کتاب بازگشت به اسلام را کاملاً مطالعه نمودم بسیار دقیق، حدود یک
هفته بالایش وقت گذاشتم، اما چیزی جز تناقضات فاحش در این کتاب ندیدم، همان
انگیزهای که قبل از خواندن کتاب به جناب علامه خراسانی داشتم، کاملاً از
بین رفت. من از جمله تناقضات چند تایشان را مینویسم:
1 . توهین به اصحاب فسق است، ولی خودش
مستقیماً اصحاب را به نافهمی متّهم میکند حتی به اندازهای که بزرگترین
مسئله دینشان را ندانستهاند. این نه تنها توهین به اصحاب است، بلکه توهین
به معلّمشان است!
2 . حکومتی که حاکم آن از طرف خداوند ج
تعیین نشده باشد طاغوتی است و اتباع آن هم عبد الطاغوت هستند. بناء حکومت
ابوبکر و عمر طاغوتی است و از این گفته طوری برداشت میشود که نعوذ با الله
علی بن ابی طالب عبد الطاغوت بوده است!
3 . خود جناب خراسانی گفته حنیفاً مسلماً
هستم، ولی من جز طرفداریاش از شیعه حقیقت بیشتری نیافتم. در کتابش، تا
جایی که بر امامان اربعه اهل سنّت اعتراض داشته و صحیحترین کتابشان به
ضعف الروایه فی بعض الاماکن تعبیر کرده، ولی ندیدم که جایی از کتاب پر نقص و
متناقض کلینی حتی یک نقد کرده باشد!
4 . قایل به تحریف قرآن نیست، ولی از مذهب
تشیع جانبدارانهتر دفاع نموده، حال آنکه کتاب کافی بابی بنام «قرآن را جز
ائمه کسی جمع آوری نکرده و هرکس ادعای جمع آوری کلّ قرآن را کرده باشد
دروغ گفته» وجود دارد!
5 . دیگران را از پیروی ظن باز داشته، حال
آنکه خودش از ظن که چی حتی از خیال پیروی میکند. مهدی را درست آگاه نیست
که متولّد شده یا نه، ولی مطمئناً برای ظهور خیالیاش زمینهسازی میکند!
6 . تا زمانی برای حکومت مهدی زمینهسازی
نشود، او ظهور نمیکند، حال آنکه این خودش آن قدر بیمفهوم است که به هیچ
عنوان نمیشه توجیهاش کرد!
این ها مشت نمونه خروار است! خطی از کتابش را ندیدم که با خط دیگری در تناقض نباشد!
به هرحال چی طرح رنگهای که دارد این کتاب!