لطفا نقد شماره 4 معیار و موانع شناخت با موضوع «جهل و تقلید» در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، ثبت شده توسّط «سیداحسان» در تاریخ 2 فروردین 1394 و بررسی آن را مطالعه بفرمایید.
پس از مطالعهی کتاب سؤالاتی برایم مطرح شد که به میزان حوصله تعدادی از آنها را مطرح میکنم.
قبلاً به خاطر پاسخگویی صمیمانه تشکر میکنم.
در متن کتاب آمده است:
«اختلاف آنان [عالمان مسلمان] با یکدیگر
در گفتهها و کردههاشان، فاحش و فراوان است؛ در حالی که حق، مسلّماً گفته
یا کردهی واحدی است و قابلیّت تعدّد و تکثّر ندارد و با این وصف، پیروی
آنان، از یک سو متناقض و بی معناست و از سوی دیگر، به اختلاف مسلمانان
میانجامد؛ همچنانکه به آن انجامیده است؛ چراکه اختلاف مسلمانان در عقاید و
اعمالشان، بیش از هر چیز، معلول پیروی آنان از عالمان مختلف است».
حال اینکه همین گفته نشان میدهد بین
برداشت 2 نفر که نه تنها از کسی تقلید نمیکنند، بلکه دین را با تفقّه در
آیات و روایات گرفتهاند نیز ممکن است اختلاف به وجود بیاید؛ یعنی نمیتوان
به طور قطعی گفت مسلمانان با تفقّه در دین به یک برداشت واحد میرسند و در
نتیجه طبق استدلال خود کتاب تنها یکی از این برداشتها صحیح است و بقیه
نادرست است و این یعنی ما باز هم مسلمانانی خواهیم داشت که تلقّی ناصحیحی
دارند و اینجا چه تفاوتی بین نتیجهی این 2 روش است؟
البته سؤال دیگر نیز این است که در کتاب
آمده است: «پیروی از آنها [یعنی عالمان]، مبتنی بر ظنّ پیروانشان به
مطابقت گفتهها و کردههای آنها با شرع است» که با توجه به تأکید نویسنده
بر یقین عقلی، متأسفانه دلیل عقلی برای این مسئله ذکر نکردهاند. البته این
نکته لازم به ذکر است که در صورت مراجعه به مراجع تقلید و درخواست دلیل
عقلی احکام و فتاوا و استناد به آیات و روایات، آنان دریغ نکرده و در
اختیار میگذارند.