7.نقد کتاب بازگشت به اسلام؛کلّیات؛ نویسندهی کتاب
لطفا نقد شماره 7 کلیات با موضوع «نویسنده کتاب» در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، ثبت شده توسّط «ساسان» در تاریخ 11 خرداد 1394 و بررسی آن را مطالعه بفرمایید.
چرا گفتارها و نامههای منصور هاشمی خراسانی به گفتارها و نامههای پیامبر و اهل بیت او شباهت دارد و چرا به صورت مسند [یعنی با ذکر نام راوی] نقل میشود؟ این اصلاً جالب نیست!
پاسخ به نقد شماره: | 7 | تاریخ پاسخ به نقد: | 1394/3/11 |
به خدا پناه میبریم از هر متکبّر عیبجویی که حُسن نیکان را عیب میبیند! در این باره توجّه به چند نکته ضروری است:
اولاً گفتارها و نامههای جناب منصور هاشمی خراسانی، به همان صورت که گفته و نوشته شده است نقل میشود؛ چراکه طبیعتاً ما نمیتوانیم به خاطر خوشآمد یا بدآمد شما آن را تغییر دهیم و به صورتی دیگر نقل کنیم؛ با توجّه به آنکه این کار، مصداق تحریف و افترا خواهد بود. با این وصف، خودخواهی شما به اندازهای است که توقّع دارید جناب منصور هاشمی خراسانی مطابق با سلیقهی شما بگوید و بنویسد؛ آن هم سلیقهای کج و غیر عادی که گفتارها و نامههایی شبیه به گفتارها و نامههای پیامبر و اهل بیت او را نمیپسندد و جالب نمیداند!!
ثانیاً شباهت گفتارها و نامههای جناب منصور هاشمی خراسانی به گفتارها و نامههای پیامبر و اهل بیت او، از شباهت اندیشه، سیره و روحیهی آن جناب به اندیشه، سیره و روحیهی آنان برخاسته است و از شکلگیری شخصیّت او بر پایهی تبعیّت کامل از آنان حکایت میکند و به روشنی نمایان میسازد که او مردی از تبار آنان است و پا بر جای پای آنان میگذارد؛ همچنانکه نه تنها گفتارها و نامههای او از سنخ گفتارها و نامههای آنان است، بلکه نهضت عملی او نیز استمرار نهضت عملی آنان برای اقامهی اسلام حقیقی در جهان و مبارزه با ظلم و بدعتهاست. با این وصف، باید پرسید که چه چیز آن جناب به پیامبر و اهل بیت او شباهت ندارد تا شباهت گفتارها و نامههایش به گفتارها و نامههای آنان عجیب باشد؟!
ثالثاً روشن است که شباهت یک کار به کار پیامبر و اهل بیت او عیب شمرده نمیشود، بل این عدم شباهت یک کار به کار آنان است که عیب شمرده میشود؛ چراکه خداوند پیامبر خود را الگویی نیکو برای کسانی شمرده است که به خداوند و روز قیامت امیدوارند و خداوند را بسیار یاد میکنند؛ چنانکه فرموده است: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا» (أحزاب/ 21) و با این وصف، نکوهش جناب منصور هاشمی خراسانی به سبب شباهت کارش به کار پیامبر و اهل بیت او، وجهی ندارد، بلکه بایسته ستایش اوست.
رابعاً نقل گفتارها و نوشتارهای بزرگان دین که مورد تبعیّت گروهی از مسلمانان هستند، با توجّه به ارزش و اهمّیت آن، همواره با دقّت فوق العاده و به صورت مسند انجام میشده و این سنّت حسنهای بوده که بنای مسلمانان از آغاز بر آن قرار گرفته است؛ چنانکه گفتارها و نوشتارهای پیامبر، اهل بیت، صحابه، تابعان، اتباع تابعان و علمای بزرگ مسلمان در طول تاریخ اسلامی، همواره با این شیوه روایت شده و مانند میراثی گرانبها از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. هماکنون نیز هرگاه کسی از شخصیّتی مهم در زمان خود، گفته یا نوشتهای را نقل میکند، منبع و مأخذ خود را ذکر مینماید و مثلاً میگوید که از فلان شخصیّت شنیدم که از فلان مسؤول یا فلان عالم نقل میکرد و ضمناً میکوشد که نقل او حتّی الإمکان با واقع مطابق باشد و کم یا زیاد نباشد، مبادا برای او تبعاتی به همراه آورد یا موجب اشتباه بشود. این رویّه، نه تنها سنّت مسلمانان، بلکه سیرت همهی عاقلان بوده است و با این وصف، تعجّب از آن بسیار عجیب به نظر میرسد و تنها از بدبینی و کجاندیشی متعجّب حکایت میکند.
به خدا پناه میبریم از هر خودپسند عیبجو که خوبی بزرگان را بدی میشمارد؛ تا جایی که اگر از سر تا پا زر شوند، باز هم بر آنان خرده میگیرد و طعنه میزند؛ چراکه ذهن مغشوشش را آرامی نیست، مگر در گور یا در راهی که خداوند او را به آن هدایت فرماید؛ چراکه او هر کس را بخواهد به راه خود هدایت میفرماید و بازگشت همگان به سوی اوست.