نقد آثار منصور هاشمی خراسانی

پایگاه نشر نقدهای مردم بر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام و بررسی آن‌ها

نقد آثار منصور هاشمی خراسانی

پایگاه نشر نقدهای مردم بر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام و بررسی آن‌ها

بسم الله الرحمن الرحیم.
ان شاء الله در این پایگاه به انتشار نقدهای مردم درباره‌ی آثار و اندیشه‌های حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی و کتاب بازگشت به اسلام و بررسی آن‌ها توسط دفتر حفظ و نشر آثار ایشان خواهیم پرداخت.

لطفا نقد شماره 4 موانع بازگشت به اسلام با موضوع «حاکمیّت غیر خداوند» در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، ثبت شده توسّط «عمر ابوبکر» در تاریخ 22 بهمن 1394 و بررسی آن را مطالعه بفرمایید.

من کتاب این جناب علامه را خکاندم.

چه تضمینی وجود دارد که همان طور که خمینی مردم ایران را فریب داد، ایشان نیز مردم را فریب ندهد؟

طبق اعتقادات شیعه بعد پیامبر (ص) 12 نفر ولیّ امر مسلمین هستند و قابل اطاعت شدن در اسلام که عصمت دارند، اما خمینی بر خلاف اعتقاد شیعه، خود را ولیّ امر مسلمین خواند و حکومت اسلامی تشکیل داد و قوانین فرانسه‌ی کافر را وارد اسلام و شرع کرد، در صورتی که ولیّ امر مسلمین چنین کاری نمی‌کند و بر خلاف اعتقاد شیعه، خود را نائب امام مهدی خواند که به قول همین علمای دجّال و یهود، چنین ادّعایی کذب است و باز ولایت خود را مانند ولایت پیامبر دانست که باز هم این اعتقاد صوفیان است.

شما دارید برای ظهور امام مهدی شیعه تلاش می‌کنید در برابر خلیفه و ولیّ امر مسلمین ابوبکر بغدادی. آیا این امام مهدی شما که نماینده‌ی آن خامنه‌ای است و او گفته بیعت با خمینی بیعت با پیامبر است و حکومت ایران را حکومت اسلامی معرّفی می‌کند. با این اعتقادات چگونه است که سیستم مالی این حکومت اسلامی و با چنین رهبری ربوی است؟ کدام پیامبر و کدام اسلام ربا را با کلاه شرعی حلال کرده است؟ اکنون ربا در بانک مرکزی حکومت اسلامی 24 در صد است و در آمریکای کافر 1 درصد! مهدی شیعه بیاد بهره را چند در صد می‌کند؟!

پاسخ به نقد شماره: 4 تاریخ پاسخ به نقد:

برادر محترم

شاید جناب عالی -حسب تعبیر خودتان- کتاب شریف «بازگشت به اسلام» اثر عالم مجاهد حضرت منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی را «خکانده» باشید، ولی مسلّماً آن را نخوانده‌اید و به همین دلیل، درباره‌ی آن تا این اندازه نامربوط سخن گفته‌اید؛ چنانکه گویی درباره‌ی کتابی دیگر با موضوعی چون دفاع از ولایت مطلقه‌ی فقیه یا حمایت از رهبران ایران سخن گفته‌اید، نه درباره‌ی کتاب شریف «بازگشت به اسلام» که اتّفاقاً به نفی ولایت مطلقه‌ی فقیه و نقد رهبران این کشور پرداخته است، همان طور که به نفی همه‌ی مظاهر حاکمیّت غیر خداوند و نقد همه‌ی رهبران راه‌گم‌کرده‌ی جهان اسلام از جمله ابو بکر بغدادی پرداخته است. با این وصف، به نظر می‌رسد که سفسطه کردن، دروغ گفتن و بهتان زدن، مانند ابتغاء فتنه، سفک دماء و إفساد در زمین برای خوارج زمان زینت داده شده است! زنهار از خداوند بترسید و روز قیامت را به یاد آورید و به راهی نروید که مبدأ و مقصد آن برایتان معلوم نیست؛ راه کسانی که از اسلام تنها ریش و جهادش را آموخته‌اند و در حالی قرآن می‌خوانند که از گلوی‌شان نمی‌گذرد و از دین خداوند بیرون رفته‌اند، همان طور که تیر از چلّه‌ی کمان بیرون می‌رود و برای آنان عذابی دردناک است.

اما درباره‌ی سخنان مغشوش شما که بیشتر به حدیث نفس می‌ماند تا نقد کتاب شریف «بازگشت به اسلام» و از جهل، اهواء، تعصّب و تکبّر شما برخاسته است، نکاتی چند را یادآور می‌شویم:

یکم اینکه مهدی ساخته و پرداخته‌ی شیعیان یا نظام ایران نیست، بل وعده‌ی صدق و قطعی رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم است که بیش از چهل تن از اصحاب آن حضرت مانند عبد الله بن مسعود، طلحة بن عبد الله، عبد الرحمن بن عوف، عبد الله بن عباس، عبد الله بن عمر، جابر بن عبد الله، حذیفة بن یمان، عمار بن یاسر، أنس بن مالک، عمران بن حصین، عوف بن مالک، ابو ایوب انصاری، ابو سعید خدری، سلمان فارسی، جابر صدفی، ابو هریره، ابو أمامه، ثوبان، امّ سلمه، عایشه و دیگران، خبر او را برای ده‌ها تن از تابعان خود و بواسطه‌ی آنان برای صدها تن از مسلمانان، از آن حضرت روایت کرده‌اند و بسیاری از ائمه‌ی حدیث، مانند ترمذی (د.279ق)، ابری (د.363ق)، حاکم (د.405ق)، بیهقی (د.458ق)، بغوی (د.510ق)، ابن أثیر (د.630ق)، قرطبی (د.671ق)، مزی (د.742ق)، ذهبی (د.748ق)، هیثمی (د.807ق)، سخاوی (د.902ق)، سیوطی (د.911ق)، ابن حجر (د.974ق)، کتانی (د.1345ق)، البانی (د.1420ق) و دیگران، به صحّت و تواتر آن تصریح نموده‌اند و بسیاری از آنان، مانند ابن ابی خیثمه (د.279ق)، ابن حماد (د.288ق)، ابن منادی (د.336ق)، ابو نعیم (د.430ق)، عبد الغنی (د.600ق)، حموی (د.650ق)، کنجی (د.658ق)، ابن قیّم (د.685ق)، ابن کثیر (د.774ق)، سیوطی (د.911ق)، ابن حجر (د.974ق)، شوکانی (د.1250ق) و دیگران، درباره‌ی آن کتب مستقلّی نگاشته‌اند و مضمون آن، موافق با وعده‌ی خداوند در قرآن است (بنگرید به: بازگشت به اسلام، ص227) و با این وصف، منکر آن منکر یکی از واضحات اسلام و مشترکات مسلمانان است که نزدیک است کافر شمرده شود.

دوم اینکه منصور به سوی این مهدی دعوت می‌کند که همنام رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و از فرزندان فاطمه است و از مکّه ظهور می‌کند و بدعت را از چهره‌ی دین می‌زداید و زمین را پس از اینکه از ظلم پر شده است از عدالت پر می‌فرماید، نه به سوی آن مهدی که در سرداب سامرا یا چاه جمکران است و نمایندگان او عالمانی فاسد و رهبرانی گمراه هستند و نه به سوی خودش تا با رهبر ایران یا رهبر شما ابو بکر بغدادی یکسان باشد. منصور برای خلافت مهدی زمینه‌سازی می‌کند؛ چراکه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم او را به این کار فرمان داده و برای خلافت ابو بکر بغدادی زمینه‌سازی نمی‌کند؛ چراکه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم او را به این کار فرمان نداده است. پس آیا او را به سبب کاری استهزاء می‌کنید که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم او را به آن فرمان داده است؟! در حالی که استهزاء او به سبب این کار، در حکم استهزاء رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم است که به شهادت روایات متواتر و مشهور، او را به این کار فرمان داده است.

سوم اینکه چه فرقی میان ولیّ امر شما در عراق و ولیّ امر شیعیان در ایران است که آنان را به سبب اطاعتش در گمراهی می‌شمارید؟! «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» (بقره/ 44)؛ «آیا مردم را به نیکی امر می‌کنید و خودتان را از یاد می‌برید در حالی که کتاب را می‌خوانید؟! آیا پس تعقّل نمی‌کنید؟!». بی‌گمان اگر چند نفر جاهل مانند جناب‌عالی با آقای بغدادی بیعت کرده‌اند و او را ولیّ امر مسلمین جهان ساخته‌اند، چند نفر جاهل مانند اینان نیز با آقای خامنه‌ای بیعت کرده‌اند و او را ولیّ امر مسلمین جهان ساخته‌اند! پس آیا «بائُکَ تَجُرُّ وَ بائُهُم لا تَجُرّ؟!»؛ «باء تو جَر می‌دهد و باء اینان جَر نمی‌دهد؟!». هرآینه این دو عمل، دو روی یک سکّه‌اند که شیطان در نظر شما و در نظر اینان زینت داده است، تا شما و اینان را به یک عاقبت دچار کند، تا حدّی که می‌توان گفت: ولایت فقیه، داعش شیعه است و داعش، ولایت فقیه سنّی!!

چهارم اینکه ما نه از حامیان نظام سیاسی ایران هستیم و نه از حامیان نظام اقتصادی و بانکی آن، بل مصداق بارز «حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ» هستیم که به نظام ایران و سایر نظام‌های موجود در جهان از جمله نظام شما در عراق و شام انتقادی یکسان داریم و آن این است که حکومت برای خداوند است، پس برای او شریکی نگیرید! با این تقریر که خداوند حکومت خود را به هر کس از بندگانش که خود اختیار می‌کند می‌دهد، نه به هر کس از بندگانش که شما یا گروهی از شیعیان اختیار می‌کنید؛ چنانکه فرموده است: «وَرَبُّکَ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ وَیَخْتَارُ ۗ مَا کَانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا یُشْرِکُونَ» (قصص/ 68)؛ «و پروردگارت هر چیزی که بخواهد را می‌آفریند و اختیار می‌کند، آنان را اختیاری نیست؛ خداوند پاک‌تر و والاتر از چیزی است که شریک او قرار می‌دهند» و فرموده است: «وَاللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» (بقره/ 247)؛ «و خداوند حکومت خویش را به هر کس که بخواهد می‌دهد و خداوند گشاینده‌ای داناست» و فرموده است: «مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَدًا» (کهف/ 26)؛ «آنان را به جز او هیچ سرپرستی نیست و در حکومت خود کسی را شریک نمی‌کند» و فرموده است: «ذَٰلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ ۚ وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مَا یَمْلِکُونَ مِنْ قِطْمِیرٍ» (فاطر/ 13)؛ «آن خداوند پروردگارتان است که حکومت برای اوست و کسانی جز او که می‌خوانید رشته‌ی هسته‌ی خرمایی را مالک نیستند»! با این وصف، شما گروهی از شیعیان را به سبب کاری ملامت می‌کنید که خودتان آن را انجام می‌دهید، بلکه خودتان بنیان آن را نهاده‌اید و اصل آن و منشأ آن هستید!

از اینجا دانسته می‌شود که اگر جناب‌عالی کتاب شریف «بازگشت به اسلام» را می‌خواندید، تا این حد درباره‌ی آن پرت نمی‌گفتید، ولی شاید روزها به کشتن مسلمانان و شب‌ها به جهاد نکاح مشغول بوده‌اید و فرصتی برای این کار نداشته‌اید!

به خداوند پناه می‌بریم از جهل، تقلید، اهواء نفسانی، دنیاگرایی، تعصّب، تکبّر و خرافه‌گرایی که منشأ هر ضلالت و بدبختی در جهان است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی